۱۳ مرداد ۱۳۸۳، ۱۲:۳۷

امپرياليسم فرهنگي هاليوود (4):

جهان زيرسلطه جادوي نور و صنعت

آنچه درسينماي آمريكا ارائه مي شود كالاي پرزرق وبرقي است كه بي ترديد نمي توان نمونه اي وطني براي آن يافت ودرحقيقت دليل اصلي افسون مخاطبان كشورهاي درحال توسعه توسط فيلمهاي هاليوودي دراين امرخلاصه مي شود.

مخاطبان مشتاق درشرايطي كه لباسهايي با آرمهاي خارجي به تن دارند برروي صندلي هاي سالن سينما ميخكوب شده اند.تنها افسون حركت هابيتها برروي صخر ها كافيست تا مدتها آنها را درسرزمين روياها به گردش درآورد.
پروازمرد عنكبوتي برروي برجهاي بلند ، آغازسفري پرماجرا براي يافتن يك حلقه افسانه اي توسط هابيتها وورود به دنياي جادوگري به واسطه هري پاترودوستان وي ، روياهايي است كه تنها درعالم سينما ديده مي شوند وصنعت فيلمسازي كشورهاي درحال توسعه را ياراي رقابت با آنها نيست.
درچهارمين قسمت ازمبحث امپرياليسم فرهنگي هاليوود ، خبرگزاري " مهر" به بررسي عوامل وجذابيتهايي مي پردازد كه موجبات سلطه فرهنگي هاليوود را بركشورهاي جهان وبازارجهاني فراهم كرده است.
آنچه كه ازاهميت بسياري برخورداراست اين است كه صنعت فيلمسازي آمريكا به رغم ادعاهاي موجود  بزرگترين صنعت فيلمسازي جهان نيست چرا كه درحال حاضرباليوود ، صنعت فيلمسازي هند اين لقب را ازآن خود كرده است.
با وجود اين سيستم بازاريابي وتوزيع آمريكا باعث شده كه ازبيشترين نفوذ درجهان برخوردارباشد وحتي توانسته مردمان دورترين مناطق رانيزتحت تاثيرقراردهد.
نتيجه اين نفوذ به گونه اي است كه سينماهاي ملي درسايركشورها تحت تاثيرفرهنگ فيلمهاي غربي قرارگرفته وبه نوعي هويت سينمايشان دستخوش تغييراتي شده كه حاصل ازنمايش فيلمهاي غربي است.
يكي ازعواملي كه برميزان نفوذ هاليوود برسينماهاي كشورهاي خارجي مي افزايد استفاده ازجلوه هاي ويژه است.
اگربگوييم كه آمريكا دراين زمينه كشورهاي ديگررا به خود وابسته كرده ، گزاف نگفته ايم اين وابستگي به گونه اي است كه ساير كشورهاي جهان براي به كارگرفتن جلوه هاي ويژه درفيلمهايشان به تكنولوژيها وايده هاي آمريكايي متوسل مي شوند.
صنعت جلوه هاي ويژه دردهه 1970 درپي پيوند ميان فرهنگ پاپ وتجارت پا به عرصه حيات گذاشت.اين صنعت ابزاروتكنيكهايي را درخدمت گرفت كه درگذشته تنها درآزمايشگاههاي تحقيقات به كارگرفته مي شدند.
اولين آزمايشگاه جلوه هاي ويژه توسط "جورج لوكاس"، تهيه كننده نامي هاليوود تاسيس شد.اوكه درصدد بود فيلم " جنگهاي ستاره اي" را جلودوربين ببرد و نام اين صنعت را" جادوونورصنعتي" گذاشت.
تاسيس اين صنعت به مثابه يك انقلاب بزرگ درعرصه فيلمسازي بود وسالهاي متمادي كشورهاي خارجي براي خلق جلوه هاي ويژه فيلمهايشان به اين صنعت وابسته بودند.
اين امر هزينه بالايي را دربرداشت  وبه كشورهاي درحال توسعه يادآورمي شد كه تاسيس چنين صنعتي درداخل كشورشان غيرممكن است چرا كه دراين كشورها هزينه هاي فيلمسازي توسط دولت پرداخت مي شود ودولت نيزتمايل ندارد براي جلوه هاي ويِژه گرانقيمت بهايي را پرداخت كند.
با وجود اين درسالهاي اخيرتكنولوژي نرم افزارهاي جديد دراروپا شكل گرفته واين امرازميزان كنترل هاليوود بربازارجلوه هاي ويژه مي كاهد.
اين مهرتاييدي برايده " رابرت ويچرت " است كه پيش بيني مي كرد تكنولوژي مي تواند برحضورسينماي كشورهاي ديگردرعرصه بازارجهاني بيافزايد.
با وجود اين " جورج لوكاس" وهم قطاران وي همچنان انحصارصنعت جلوه هاي ويژه را دردست دارند.منتقدان كنترل هاليوود برصنعت فيلم جهان ادعا مي كنند كه حضورفرمول هاليوود باعث شده كه فرهنگهاي سنتي وفرهنگهاي سايركشورهاي جهان درزمينه هويت خود درارتباط با آمريكا ودركل سيستم جهاني، دچار ترديد شوند.
عدم اعتماد به نفسي كه دراين كشورها به وجود آمده باعث شده كه آنها درآرزوي رقابت با سيستم آمريكا برآيند ودرنتيجه سيستم امپرياليسم فرهنگي آمريكا سلطه اش را برفرهنگ واقتصاد جهان افزايش داده است.
 برخي ازكشورها ازجمله آرژانتين ، تركيه ، فيليپين واسپانيا با توجه به بازار صادرات فيلم ها و برنامه هاي تلويزيوني آمريكايي به مدل سازي ازبرنامه هاي  آمريكا پرداخته ودرصدد توليد محصولات مشابه  برآمده اند.دراين ميان فرهنگ عمومي نيزنا خود آگاه شبيه فرهنگ فيلمهاي آمريكايي مي شود.
اين كشورها علاوه براين شركتهاي روابط عمومي را نيزازآمريكا وام مي گيرند. درشرايطي است  آمريكا هيچ تمايلي به تبليغ واستفاده ازمحصولات رسانه اي كشورهاي درحال توسعه دربازارداخلي اش ندارد.
عملكرد اين كشورها دركل نشان دهنده اين است كه چگونه صنايع رسانه اي فيلم كه  غيرآنگلو- آمريكايي هستند طعمه تاثيرات همسان سازي سيستم مسلط جهاني مي شوند.
ازآنجايي كه اين كشورها احساس مي كردند كه سيستم هاي رسانه شان نام مرغوب است ، ايده آلهاي فرهنگي را ازسيستم غالب وام مي گيرند واين امربه هم سان سازي فرهنگي سيستم كاپيتاليست غربي كمك مي كند.اين درشرايطي است كه هويت اين كشورها به عنوان يك فرهنگ متمايزهمواره قرباني مي شود.
 با وجود اين مدافعان تسلط سيستم هاليوود استدلال مي كنند كه فرمولهاي آنها براي فيلم وبرنامه هاي تلوزيوني ، فرمولهايي است كه بازارجهاني به آنها نيازدارد وبراي اثبات اين ادعا به موفقيت فيلمهاي آمريكايي دربازارفروش خارج ازكشوراشاره مي كنند.
آنها علاوه براين اعلام مي كنند كه اگركشورهاي خارجي نيزمي خواهند  با آمريكا درعرصه فيلمسازي جهاني رقابت كنند بايد ازگونه هاي فيلمسازي هاليوود پيروي كنند.
متاسفانه بسياري ازصنايع فيلمسازي جهان به پيروي ازنمونه هاي هاليوودي پرداخته اند وبه گونه اي كاملا مكانيكي به سينما نگاه كرده اند .محصولات اين كشورها تنها ابزارهايي براي سرگرمي سازي به شمارمي رود ودراين ميان كمترديده مي شود كه تفكري نيزدراين آثار گنجانده شود.
اين گونه فيلمها درحال حاضردركشورهاي آمريكاي جنوبي همچون آرژانتين وبرزيل نمود بيشتري دارد.اما در آن منطقه نيزكشوري چون مكزيك درزمينه صنعت فيلمسازي همچنان به سنتهاي وفرهنگ خود وابسته است. دراين ميان توليد فيلم ارزشمندي چون " آب براي شكلات " نمايانگراين است كه مكزيك هيچ تمايلي به اقتباس ازفرهنگ غيروطني ندارد.
در ميان كشورهاي خاور ميانه نيز آن سرزمين هايي كه داراي توليدات سينمايي هستند غالبا وامدار الگوهاي سينماي هاليوودي شده اند . برخي كشورها نيز كه تنها به عنوان مصرف كننده سينما از توليد آثار داخلي بي بهره اند و كاملا تحت سلطه بازار جهاني فيلم هاي هاليوودي درآمده اند.
كار سختي كه سينماي كشورمان انجام داده و برتداوم آن تاكيد دارد حفظ عناصر فرهنگي ، ملي و ديني در توليدات است . شايد اين سخن در ابتداي دهه قبل قابل قبول نبود ولي اموز سينماي ايران جايگاه ويژه اي در ميان مخاطبين خاص كشورهاي صاحب صنعت سينما دارد . فيلمسازان ايراني براساس باو هاي انسان دوستانه و جهان بيني ملي و ديني خود آثاري را به جهانيان عرضه كرده اند كه حتي نمايش آن ها باعث تفاخ برگزار كنندگان جشنواره هاي معتبر جهاني مي شود . اما با اين همه سينماي ايران به دليل كمبود بخش صنعتي سينما و نداشتن سيستم توليد و عرضه برنامه ريزي شده هيچ سهمي در بازار جهاني ندارد . 

کد خبر 100018

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha